از آن چون آب در گل‌ها بود از جویای تبریزی غزل 765

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

از آن چون آب در گل‌ها بود آهسته رفتارش

1 از آن چون آب در گل‌ها بود آهسته رفتارش که می‌ترسد بریزد آب و رنگ از حسن سرشارش

2 کشد مجنون ما پای طلب در دامن دشتی که دارد شوخی مژگان لیلی هر سر خارش

3 ریاضت شاهد اعمال هرکس را بیاراید گداز دل نهد آیینه پیش حسن کردارش

4 درستی جوی در کار دل از فیض شکست دل شکستن در حقیقت خانهٔ دل راست معمارش

5 ز حق مگذر بریدن سخت دشوار است ای ناصح ز کافر کیش شوخی کز رگ جان است زنارش

6 نبیند از شکست خانهٔ تن هیچکس نقصان که باشد گنج‌ها جویا، نهان در زیر دیوارش

عکس نوشته
کامنت
comment