- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از آن چون آب در گلها بود آهسته رفتارش که میترسد بریزد آب و رنگ از حسن سرشارش
2 کشد مجنون ما پای طلب در دامن دشتی که دارد شوخی مژگان لیلی هر سر خارش
3 ریاضت شاهد اعمال هرکس را بیاراید گداز دل نهد آیینه پیش حسن کردارش
4 درستی جوی در کار دل از فیض شکست دل شکستن در حقیقت خانهٔ دل راست معمارش
5 ز حق مگذر بریدن سخت دشوار است ای ناصح ز کافر کیش شوخی کز رگ جان است زنارش
6 نبیند از شکست خانهٔ تن هیچکس نقصان که باشد گنجها جویا، نهان در زیر دیوارش