چون مهرهٔ ششدر، شده رفتار از حزین لاهیجی غزل 696

حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

چون مهرهٔ ششدر، شده رفتار ز یادم

1 چون مهرهٔ ششدر، شده رفتار ز یادم از چار جهت بسته فلک راه گشادم

2 آب گهرم ساخته باگرد یتیمی جنس هنرم، در همه بازار کسادم

3 ممنون نبود شمع من از دست حمایت یاران وفا پیشه سپردند به بادم

4 سر رشته ی تدبیر من از دست برون است باشد چو نفس در کف دل، بست و گشادم

5 اقبال بلندم، علم افراشت چو خورشید روزی که به دنبال تو چون سایه فتادم

6 دارم به دل از لالهرخسار تو داغی دور از تو نشسته ست به جا، نقش مرادم

7 نامم به زبان فلک سفله گران است چون حرف وفا از دهن دهر فتادم

8 خوشتر چه ازین غم که دلم را غم عشق است؟ شادی چه ازین به که به اندوه تو شادم؟

9 سازد چو دم صبح حزین زنده جهان را از دل چو برآید نفس پاک نژادم

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر