-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چون قامت آن سرو سهی کرد هلاکم سروی بنشانید، روان، بر سر خاکم
2 رفتی و دلم چاک شد از دست تو دلبر باز آ و قدم رنجه نما در دل چاکم
3 گفتی که: هلاکت کنم از ناز و کرشمه بنشین، که من از دست تو امروز هلاکم
4 شادیم بخاک قدمت، همچو هلالی نه بر سر گورم قدم، از ناز، که خاکم