چون رسوم شاهی از دور فلک بنیاد شد از جامی غزل 131

چون رسوم شاهی از دور فلک بنیاد شد

1 چون رسوم شاهی از دور فلک بنیاد شد از دو سلطان احمد این ویرانه کاخ آباد شد

2 دارد این خرم ز آب تیغ باغ داد را آنچنان کز آب جام آن رونق بغداد شد

3 چون کشید این خوان جود و مکرمت گرد جهان همت سایل ز رق حرص و آز آزاد شد

4 زیر رمحش یافت دشمن راحت خواب اجل سایه آن بر وی آری سایه شمشاد شد

5 در تب مهرش عدو گویی گریبان باز کرد بر تنش باد صبا باد ثمود و عاد شد

6 نیست شد فریاد مظلوم از شمول عدل او از شمول عدل او فریاد در فریاد شد

7 تشنه جانی کو نه آب از مشرب صدقش کشید در گلو آب زلالش خنجر پولاد شد

8 لب گشا جامی به تکرار دعایش کین دعا صاحبان ورد را دیباچه اوراد شد

9 شاد بادش در دو عالم دل به نیل هر مراد چون ز لطف شاملش دل‌های غمگین شاد شد

عکس نوشته
کامنت
comment