1 چون برگهای طوبی طبعم به نام تو یک روی بر ثنا و دگر روی بر دعاست
2 در خاطرم که بلبل بستان نعت تست اطراف باغ عمر ابدالدهر پر نواست
3 با برگ و با نوای چنین بندهای چو من هر روز بینواتر و بیبرگتر چراست
1 تا دل مسکین من در کار تست آرزوی جان من دیدار تست
2 جان و دل در کار تو کردم فدا کار من این بود دیگر کار تست
1 آن شوخ دیده دیده چو بر هم نمیزند دل صبر پیشه کرد و کنون دم نمیزند
2 زو صد هزار زخم جفا دارم و هنوز چون دست یافت زخم یکی کم نمیزند
1 پایم از عشق تو در سنگ آمدست عقل را با تو قبا تنگ آمدست
2 نام من هرگز نیاری بر زبان آری از نامم ترا ننگ آمدست