-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چون گلم از جامه بر تن مانده دامانی و بس همچو تصویرم ز پیراهن گریبانی و بس
2 توشه ای در راه شوق او مرا همراه نیست در بغل از داغ دل دارم نمکدانی و بس
3 از سر عالم گذشتم همچو خورشید ای فلک چون مه نو از تو می خواهم لب نانی و بس
4 مستی ام نگذاشت تا علم دگر حاصل کنم همچو بلبل خوانده ام درس گلستانی و بس
5 بس که از سرگشتگی ها رفته ام در خود فرو مانده چون گرداب از اعضایم گریبانی و بس
6 از خیال روزگار رفته روز و شب سلیم در نظر دارم همین خواب پریشانی و بس