-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چون گل ز پاره ی دلم اسباب داده اند چون لاله ز آتش جگرم آب داده اند
2 خواهد بهانه از پی خون ریختن، مگر تیغ ترا ز دیده ی من آب داده اند؟
3 زحمت مکش که کس نتواند به جور کشت ما را که سخت جانی سیماب داده اند
4 قطع نظر ز طاعت حق، سجده کردنی ست این طاق ابرویی که به محراب داده اند
5 خال تو همچو حلقه ی زلف تو دلرباست این دانه را ز چشمه ی دام آب داده اند
6 بیهوده نیست روی به صحرا اگر نهند دیوانگان که خانه به سیلاب داده اند
7 ساحل غبار بود ز خاطر سلیم رفت تا راه ما به حلقه ی گرداب داده اند