- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چون جلوه روی تو برونست ز احصا هر لحظه بحسنی کنم آن روی تماشا
2 تا باد صبا پرده ز روی تو برافکند شد مهر جمال تو ز هر ذره هویدا
3 هر بی بصری روی تو دیدن نتواند ادراک جمال تو کند دیده بینا
4 در جنت اگر وعده دیدار نباشد کس فرق ز جنت نکند دوزخ مأوا
5 آن نرگس جادو که شد افسانه یا فسون هر لحظه بغمزی دل و دین می برد از ما
6 دلدار دل از ما چو برد چاره چه باشد بی کوشش مجنون کششی هست ز لیلی
7 ذرات جهان بهر تجلی جمالش چون جان اسیری شده اند مظهر و مجلا