- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چون گرد باد حیرت، از خود رهاند ما را سرگشتگی به جایی، آخر رساند ما را
2 خار ترم که بارم، بر دوش باغ و گلبن دهقان بی مروت، بیجا دماند ما را
3 آسایشی که دیدم، از چشم خون فشان بود مژگان تر به بالین، گل می فشاند ما را
4 شد طفل مکتب ما، دوشیزگان معنی تا عشق سالخورده، فرزند خواند ما را
5 ترک مراد بخشید، کامی که دل هوس داشت در خاطر از دو عالم، حسرت نماند ما را
6 بر فرش سنبل و گل، بودم حزین خرامان چون داغ لاله در خون، هجران نشاند ما را