جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون
جهان ملک خاتون

چون روز عمر من به فراق از جهان ملک خاتون غزل 586

غزل 586 ام از 1809 غزلیات

چون روز عمر من به فراق تو شام شد

1 چون روز عمر من به فراق تو شام شد در آرزوی روی تو عمرم تمام شد

2 خون دلم چو بر تو حلالست دلبرا آخر چرا وصال تو بر ما حرام شد

3 رحمی به حال زار من خسته دل بکن کز دست رفت و در پی ماه تمام شد

4 دیگ هوای زلف تو می پخت در دماغ مسکین دلم که در سر سودای خام شد

5 مرغ دلم که کرد به کوی غمت هوا شست دو زلف یار بدید و به دام شد

6 زین پیش طبع توسن ما بود بدلگام واکنون به زخم قمچی ایام رام شد

7 هرچند در فراق تو حالم خراب بود با وصل دوست کار جهان با نظام شد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چون روز عمر من به فراق تو شام شد

شاعر شعر چون روز عمر من به فراق تو شام شد چه کسی است ؟

شاعر شعر چون روز عمر من به فراق تو شام شد جهان ملک خاتون می باشد.

شعر چون روز عمر من به فراق تو شام شد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر چون روز عمر من به فراق تو شام شد چیست ؟

قالب شعر چون روز عمر من به فراق تو شام شد غزل است

مضمون اصلی شعر چون روز عمر من به فراق تو شام شد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر