- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چون حباب از بیخودی شد کام دل حاصل مرا رفتن از خود گام اول بود تا منزل مرا
2 مشهدم جولانگه او گر شود در زیر خاک می دود چون ریشه از دنبال سروش دل مرا
3 در جوابم وا نشد هرگز لب تمکین یار بخت آنم کو که گردد حل این مشکل مرا
4 طبع وحشت مشربان پیوسته کثرت دشمن است بار خاطر می شود سنگینی محفل مرا
5 از تو گویم بعد از این کز خویشتن ببریده ام از مرا گفتن پشیمانم که خواهد دل ترا
6 همچو شاخ نازک گل از نسیم نوبهار جوش مستی می کند در هر طرف مایل ترا
7 ای زخود غافل چه در تعمیر تن جان می کنی زندگانی صرف شد در کار آب و گل ترا
8 گر سراپا دست و پای سعی گردی همچو موج دور می اندازد از پهلوی خود ساحل ترا
9 خاطرت را فیض بخشش بشکفاند باغ باغ برگ عیشی نیست جویا چون کف سائل ترا