1 چون چناری میان تهیست فلان که همه آبها زین خوردست
2 از درون خالی از برون بی بر وانگه از حرص پای تا سردست
1 هر که چون روی تو رویی دارد سر بسر راحت دنیی دارد
2 هر که دارد دهن و زلف و خطت کوثر و سدره و طوبی دارد
1 مخور ای دل غم بسیار مخور ور خوری جز غم دلدار مخور
2 نه غم یار عزیزست؟ آن نیز اگرت هست نگهدار مخور