- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چون سلامان از حکیم اینها شنید بوی حکمت بر مشام او وزید
2 گفت ای جان فلاطون از تو شاد صد ارسطو زیر فرمان تو باد
3 عقل ها بودند از آغاز ده ساختی ده را تو اکنون یازده
4 من نهاده روی در راه توام کمترین شاگرد درگاه توام
5 هر چه گفتی عین حکمت یافتم در قبول آن به جان بشتافتم
6 لیک بر رای منیرت روشن است کاختیار کار بیرون از من است
7 قدرت فاعل به قدر قابل است قابلیت نی به جعل جاعل است
8 هر چه آن را من ز اول قابلم کی توانم کز وی آخر بگسلم
9 بلکه هست از قدرت فاعل بدر بر خلاف آن برون دادن اثر