چون سلامان از حکیم اینها از جامی هفت اورنگ 54

چون سلامان از حکیم اینها شنید

1 چون سلامان از حکیم اینها شنید بوی حکمت بر مشام او وزید

2 گفت ای جان فلاطون از تو شاد صد ارسطو زیر فرمان تو باد

3 عقل ها بودند از آغاز ده ساختی ده را تو اکنون یازده

4 من نهاده روی در راه توام کمترین شاگرد درگاه توام

5 هر چه گفتی عین حکمت یافتم در قبول آن به جان بشتافتم

6 لیک بر رای منیرت روشن است کاختیار کار بیرون از من است

7 قدرت فاعل به قدر قابل است قابلیت نی به جعل جاعل است

8 هر چه آن را من ز اول قابلم کی توانم کز وی آخر بگسلم

9 بلکه هست از قدرت فاعل بدر بر خلاف آن برون دادن اثر

عکس نوشته
کامنت
comment