جامی

جامی

جامی
جامی

چون سلامان شد حریف ابسال از جامی هفت اورنگ 47

هفت اورنگ 47 ام از 3391 سلامان و ابسال

چون سلامان شد حریف ابسال را

1 چون سلامان شد حریف ابسال را صرف وصلش کرد ماه و سال را

2 باز ماند از خدمت شاه و حکیم هر دو را شد دل ز هجر او دو نیم

3 چون ز حال او خبر جستند باز محرمان کردندشان دانای راز

4 بهر پرسش پیش خویشش خواندند با وی از هر کجا حکایت راندند

5 نکته ها گفتند از نو و کهن تا به مقصود از طلب آمد سخن

6 شد یقین کان قصه از وی راست بود داستانی بی کم و بی کاست بود

7 هر یک اندر کار وی رایی زدند در خلاصش دستی و پایی زدند

8 بر نصیحت یافت کار آخر قرار کز نصیحت نیست بهتر هیچ کار

9 از نصیحت ناقصان کامل شوند وز نصیحت مدبران مقبل شوند

10 از نصیحت زنده گردد هر دلی وز نصیحت حل شود هر مشکلی

11 ناصحان پیغمبرانند از نخست گشته کار عقل و دین زیشان درست

12 هر که از پیغمبری دم زد بر او جز نصیحت ز آسمان نامد فرو

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چون سلامان شد حریف ابسال را

شاعر شعر چون سلامان شد حریف ابسال را چه کسی است ؟

شاعر شعر چون سلامان شد حریف ابسال را جامی می باشد.

شعر چون سلامان شد حریف ابسال را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر چون سلامان شد حریف ابسال را چیست ؟

قالب شعر چون سلامان شد حریف ابسال را هفت اورنگ است

مضمون اصلی شعر چون سلامان شد حریف ابسال را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین است.