چون صبا آورد از زلفش از جهان ملک خاتون غزل 813

جهان ملک خاتون

آثار جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

چون صبا آورد از زلفش نسیمی روح بخش

1 چون صبا آورد از زلفش نسیمی روح بخش ای دل بیچاره جان را بر نسیم او ببخش

2 قسمتی کردند روز وصل جانان را ولی محنت هجران او گفتا تو را اینست بخش

3 از کجا آورده ای این بوی روح افزا بگو زآنکه من بر بوی زلفش می کنم هر لحظه غش

4 گو به کوی عاشقان خود قدم درنه ببین تا به خاک پای تو چون می زند از دیده رش

5 گر قبولش اوفتد جانم بر او شادی کنم زین محقّرتر نشاید کرد او را پیش کش

6 از وصالم چون کشیدی توتیایی در بصر زان رخ جان پرورت در دیده ام بستست نقش

7 چون که قدر روز وصل آن صنم نشناختی ای دل غمدیده اکنون محنت هجران بکش

8 شربتی تلخست گویا شربتش ای دل از آن در مذاقت گر خوش آید جرعه ای زان می بچش

عکس نوشته
کامنت
comment