- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به خاطر چون خیال لعل آن رنگین عتاب آید چو مستان از دهان خامه ام بوی شراب آید
2 دلی دارم که رنگ از پرتو مهتاب می بازد چه خواهم کرد، اگر آن آتشین رو بی نقاب آید
3 حجاب عشق می بندد نظر، مجنون مسکین را اگر لیلی، برون از پردهٔ شرم و حجاب آید
4 نمی گردد دل سرگشته ظرف کبریای تو شکوه بحر،کی در خلوت تنگ حباب آید؟
5 ز شوخی لیلی ناز آفرین را می کند مجنون اگر طرز نگاهت، چشم آهو را به خواب آید
6 ز جیبم صد بیابان خار خار بی خودی جوشد به خوابم گر شبی آن شاخ گل مست و خراب آید
7 سمند ناز را یک لحظه ننمایی عنان داری تو را گر موج خون بی گناهان تا رکاب آید
8 سیاهی می برد از نامه های ما گنهکاران نمی آید ز دریا آنچه از چشم پرآب آید
9 درون لبریز داغ عشق آتش پاره ای دارم حزین از دل اگر آهی کشم بوی کباب آید