- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چون نظام الملک در نزع اوفتاد گفت الهی میروم در دست باد
2 خالقا، یا رب ، به حق آنک من هرکرا دیدم که گفت از تو سخن
3 در همه نوعی خریدارش شدم یاری او کردم و یارش شدم
4 بر خریداری تو آموختم هرگزت روزی به کس نفروختم
5 چون خریداری تو کردم بسی هرگزت نفروختم چون هر کسی
6 دردم آخر خریداریم کن یار بییاران توی، یاریم کن
7 یا رب آن دم یاریم ده یک نفس کان دمم جز تو نخواهد بود کس
8 دیده پر خون دوستان پاک من چون بیفشاند دست از خاک من
9 تو بده دستی در آن ساعت درست تا بگیرم دامن فضل تو چست