- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چون خاک شوم وز گل من خار برآید زان خار ببوی تو همه گل ببر آید
2 از عمر بسی رفت و ندانم که چه باقی است وین نیز به هر نوع که باشد به سر آید
3 هر جا که ز خاک سر کوی تو کنم یاد زان خاک همه خون دل و دیده برآید
4 گر خاک سر کوی تو چون مشک ببویند زان خاک معطر همه بوی جگر آید
5 پیوسته جمال تو بود در نظر من خود غیر جمال تو مرا در نظر آید
6 کار من سودا زده عشق است و ز سلمان جز عشق مپندار که کاری دگر آید