1 چون جناب قدوه الامجاد فخرالذاکرین شد به باغ خلد نزد آل یاسین همنشین
2 کلک (صامت) بهر تاریخ وفات او نوشت کرد حق یک سر به جنت جای زینالعابدین
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 اگر از بیوفاییهای تو حرفی به لب دارم مشو آزرده دل جانا که هذیا نست تب دارم
2 دو زخمم از دو ابر بهر کشتن و عده فرمودی به دوی حقی که من ای کجحساب از تو طلب دارم
1 عمر در منقبت حیدر کرار گذاشت حبذا زندگی من که در این کار گذشت
2 سیف مسلول خداوند که در موقع جنگ بانک تکبیر وی از گنبد دوار گذشت
1 مرد خدا فریفته مال و جاه نیست در بند مال و دولت و تاج و کلاه نیست
2 جان بردن از مهالک اسباب دنیوی الا بعون و رایت فضل الله نیست
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به