چون حیات آساست روشن از امیرعلیشیر نوایی غزل 122

امیرعلیشیر نوایی

آثار امیرعلیشیر نوایی

امیرعلیشیر نوایی

چون حیات آساست روشن روزگارم از قدح

1 چون حیات آساست روشن روزگارم از قدح تا دم آخر کنون سر بر ندارم از قدح

2 منکه غرق می شدم باید سرم دادن بباد چون حباب از سر خوشی گر سر برارم از قدح

3 چونکه یاقوت مفرح خشک میسازد دماغ باد قوت روح لعل آبدارم از قدح

4 بود ساقی چون قدح بر لب گر از دریای می پر بود یک قطره باقی کی گذارم از قدح

5 چونکه هستم در قدح بی اختیار از عاشقی همچنان در عاشقی بی اختیارم از قدح

6 نی زلال کوثرم باید نه آب زندگی بخشد ار یک جرعه شوخ باده خوارم از قدح

7 همچو فانی در هوای دیدن آن مغبچه بر سر کوی مغان دیوانه وارم از قدح

عکس نوشته
کامنت
comment