1 چون لاله شد از باغ رخت قسمت من داغ بر سر زدهام جایگل، از سیر چمن داغ
2 چون شمع که در پردهٔ فانوس درآید در عشق تو بردم به گریبان کفن داغ
3 از مشک سوادیست به دنباله چشمش کز شرم کند نافهٔ آهوی ختن داغ
4 با شام غریبان سرزلف بجوشم آن نوع که از رشک شود صبح وطن داغ
5 خالیست حزین ازگل مقصود کنارم دارم به دل از حسرت آن عهد شکن داغ
دیدگاهها **