چون به دیر آمد ز بهر از امیرعلیشیر نوایی غزل 44

امیرعلیشیر نوایی

آثار امیرعلیشیر نوایی

امیرعلیشیر نوایی

چون به دیر آمد ز بهر خم شکستن محتسب

1 چون به دیر آمد ز بهر خم شکستن محتسب شد دل رندان چو چشم شوخ ساقی مضطرب

2 اجتناب افتاد اهل دیر را از وحشتش اهل دین نبود عجب گشتن ز شیطان محتسب

3 آفتش افکند در دور حریفان انقلاب کش به جان آفت رسد از دور چرخ منقلب

4 شام هجران حمرت گردون چه باشد از شفق گر نگشته آتش آهم به گردون ملتهب

5 کامکاران را نکودان نیکوان را ارتکاب آن چو نبود بد بود گشتن بدی را مرتکب

6 عاشقی و دردمندی پیشه کن ور نیستی خویش را با اهل درد عشق میکن منتسب

7 فانیا گر قطع صحرای فنا را طالبی بایدت از باطن پیر مغان شد مکتسب

عکس نوشته
کامنت
comment