1 چون پیش دل این هجر بناکامه نهم پروین ز سر شک دیده بر جامه نهم
2 در نامۀ تو چو دست بر خامه نهم خواهم که دل اندر شکن نامه نهم
1 دی در آمد ز در آن لعبت زیبا رخسار نه چنان مست بغایت ، نه بغایت هشیار
2 طربی در دل آن ماه نو آیین زنبیذ اثری در سر آن لعبت زیبا رخسار
1 بر عاج بنا گوش چو سیم و خز تو آغاز همی کند خط دل گز تو
2 ترسم که برون برد سر از مرکز تو بفروش کنون که یار دارد از تو
1 اختلاف مزاج تو خوش خوش ارغوان تو زعفران کردند
2 چون ز زردی بسان زر گشتی زیر خاکت چو زر نهان کردند