- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چون شه از پند سلامان شد خموش شد حکیم اندر نصیحت سخت کوش
2 گفت کای نوباوه باغ کهن آخرین نقش بدیع کلک کن
3 حرفخوان دفتر هفت و چهار خط شناس صفحه لیل و نهار
4 خازن گنجینه آدم تویی نسخه مجموعه عالم تویی
5 قدر خود بشناس و مشمر سرسری خویش را کز هر چه گویم برتری
6 آن که دست قدرتش خاکت سرشت حرف حکمت در دل پاکت نوشت
7 پاک کن از نقش صورت سینه را روی در معنی کن آن آیینه را
8 تا شود گنج معانی سینه ات غرق نور معرفت آیینه ات
9 چشم خویش از طلعت شاهد بپوش بیش ازین در صحبت شاهد مکوش
10 چیست شاهد صورتی پر عار و عیب از هوس نی دامنش پاک و نه جیب
11 بر چنین آلودگی مفتون مشو وز حریم عافیت بیرون مشو
12 نطفه در تن مایه بخش جان توست قوت اعضا قوت ارکان توست
13 ای ز شهوت با تن و جان در ستیز گوش دارش خواهی و خواهی بریز
14 بودی از آغاز عالی مرتبه بر فراز چرخ بودت کوکبه
15 شهوت نفست به زیر انداخته در حضیض خاک بندت ساخته