1 چون روی حیل نبود پایاب جهان یکباره ورق بشستم از تاب جهان
2 گفتم چو مقیم نیست اسباب جهان خاکش بر سر که خوش خورد آب جهان
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 چون کسی نیست که از عشق تو فریاد رسد چه کنم صبر کنم گر ز تو بیداد رسد
2 گر وصال تو به ما مینرسد ما و خیال آرزو گر به گدایان نرسد یاد رسد
1 سخت خوشی چشم بدت دورباد سال و مه و روز و شبت سور باد
2 بندهٔ زلفین تو شد غالیه خاک کف پای تو کافور باد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **