1 چون بر دل موری ز تو ننشیند گرد از چشم بدان چشم تو کی بیند درد
2 ای مردم چشم عالمی زود نه دیر هم چشم بد از چشم تو برچیند درد
1 چو غنچه وقت سحر حلّهپوش میآید نوای بلبل مستم به گوش میآید
2 گل از کرشمهگری سرخروی میگردد چو سرو بسته قبا سبزپوش میآید
1 شکری نیئی شکر کو چو تو خوش دهان ندارد قمری نئی قمر کو شکرین زبان ندارد
2 به خوشی و دلستانی به دو هفته ماه مانی نه که ماه آسمانی لب درفشان ندارد
1 خیال روی تو یکباره برد خواب مرا درنگ وصل تو افکند در شتاب مرا
2 متاب روی ز من دلبرا و زلف متاب که تاب زلف تو در تب فکند تاب مرا