-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چون عارض دلجوی بتم ماه نباشد ور ماه بود ساکن خرگاه نباشد
2 از آه دل سوخته ی ما حذری کن کان دم زنم آهی که کس آگاه نباشد
3 روی از من بیچاره بپوشید به تندی بر آینه تندی بجز از آه نباشد
4 تا چند زنم حلقه صفت سر به در یار گویند برو در حرمت راه نباشد
5 گویند چه خواهی به جهان کام دل خویش ما را بجز از وصل تو دلخواه نباشد
6 من راهرو راه غم عشقم و دانی در کوی هوس رفتن بیراه نباشد