1 چون از گل روی تو بهاری رسدم از درگه هجر تو سواری رسدم
2 در وصل تو چون دست نگاری رسدم در دیده ز غمزه تو خاری رسدم
1 گه وداع بت من مرا کنار گرفت بدان کنار دلم ساعتی قرار گرفت
2 وصال آن بت صورت همی نبست مرا بدان زمان که مرا تنگ در کنار گرفت
1 شد مشک شب چو عنبر اشهب شد در شبه عقیق مرکب
2 زان بیم کافتاب زند تیغ لرزان شده ز گردون کوکب