- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چون بسخن دم زند طوطی طبع خوشم کز شکر آرد ببار شاخ نبات سخن
2 مرده صد ساله را زنده کند گر زند آتش طبعم بر او آبحیات سخن
3 ز ابن یمین خیره شد چشم خرد کو چسان کرد چو عیسی بدم زنده رفات سخن
4 خواست دلم تا سخن پیش بزرگی برد گفت خرد کامدت وقت وفات سخن
5 من ز مدیح کسی اجر ندارم طمع مدحت اینها مرا هست زکات سخن
6 گر چه ز دیوان کس تا بکنون نامدست هیچ براتی مرا بهر صلات سخن
7 بنده ز دیوان خود از پی هر کس که خواست در همه عالم روان کرد برات سخن