1 چون کشته ببینم دو لب کرده فراز وز جان تهی این قالب فرسوده به آز
2 بر بالینم نشسته می گوی بناز که کشته ترا من و پشیمان شده باز
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 چون رخ معشوق خندان شد بصحرا لاله زار ابر نیسانی همی گرید ز عشق لاله زار
2 از نسیم باد خارستان همه شد گلستان وز سرشگ ابر شورستان همه شد لاله زار
1 بابروان چو کمانی بزلفگان چو کمند لبانت سوده عقیق و رخانت ساده پرند
2 پرند لاله فروش و عقیق لؤلؤ پوش کمان غالیه توز و کمند مشگین بند
1 آباد بر این بر که و این طارم آباد وز هر دو خداوند جهان کامروا باد
2 این برکه افروخته چون چشمه خورشید وین طارم آراسته چون قبله نوشاد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **