- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چون دیده به دیدار تو مشتاق ز جانست ای دیده چرا روی تو از دیده نهانست
2 گرچه تو ز ما فارغ و ما کشته به هجریم لیکن همه شب یاد توأم روح و روانست
3 انصاف ندارد دل سنگین نگارین کاو با دگران از دل و با مابه زبانست
4 گر بشنود آهی که کشم از دل محزون گوید به سر کوی من آخر چه فغانست
5 هرچند دعا گویمش او روی بتابد یارب ز دعای منش آخر چه زیانست
6 از ناله و فریاد چه حاصل دل ما را چون حال من خسته به پیش تو عیانست
7 با این همه تا سعی و توانست دلم را جان می دهد از بهر تو تا او به جهانست