چون خصم قوی گشت از از ملک‌الشعرا بهار قطعه 472

ملک‌الشعرا بهار

آثار ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار

چون خصم قوی گشت از او دست نگهدار

1 چون خصم قوی گشت از او دست نگهدار و آزرده مکن مشت گرامی به حجر بر

2 بگذار که پیش آیدش از بخت فتوری آنگه‌ بکنش‌ پوست به‌ یک‌ لمح بصر بر

3 زان پیش که بدخواه به تو چاشت گذارد بگذار بر او شام و ممان تا به سحر بر

4 گویند که نادان را عقل از عقب آید آنگه که فرو ماند مسکین به خطر بر

5 بر مردم احمق چو رود سالی گوید من پار بدم احمق و ماندم به ضرر بر

6 وین طرفه که هرسال نو این گفته شود نو تا بگذردش عمر به بوک و به مگر بر

7 فرصت‌ مده‌ از دست‌ و نگه کن که‌ چه‌ خوش گفت آن مشت‌زن پیر به فرزانه پسر بر

8 مشتی که پس از جنگ فرا یاد تو آید باید زدن آن مشت ز تشویر بسر بر

عکس نوشته
کامنت
comment