1 چون دید بگاه رفتن از عزم درست بر رهگذر لب پی جانم شده سست
2 بگریست، مرا گفت نه هم روز نخست می گفتمت این کار نه اندازۀ تست؟
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 خیز در ده شراب گلگون را شادی اندرون و بیرون را
2 آن چنان مست کن ز باده مرا که ندانم ز کوه هامون را
1 تا نگارم رای رفتن می زند عشقش آتش در دل من می زند
2 هجر او خون دل من می خورد وصل او می بیند و تن می زند
1 باد بر خاک ترک تازی کرد با عروسان خفته بازی کرد
2 ابر از آب دیده وقت سحر جامۀ شاخ را نمازی کرد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به