- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شد خاک قدم طوبی آن سرو سهی قد را مااعظمه شانا ما ارفعه قدرا
2 ای پیکر روحانی از زلف بنه دامی در قید تعلق کش ارواح مجرد را
3 من نقش خطت بستم روزی که قلم با خود می زد رقم هستی این لوح زبرجد را
4 مپسند ز قتل من آزار بر آن ساعد یک تیغ زن از غمزه خون ریز چو من صد را
5 من زنده و تو خیزی خون دگران ریزی هر لحظه ازین غصه خواهم بکشم خود را
6 دردت ز ازل آید تا روز ابد پاید چون شکر گذارد کس این دولت سرمد را
7 در وصف خطت نو کرد آیین سخن جامی ذوقی دگر است آری اشعار مجدد را