جامی

جامی

جامی
جامی

شد مه عید از شفق چون جام زر باز آشکار از جامی غزل 437

غزل 437 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

شد مه عید از شفق چون جام زر باز آشکار

🌙 حالت شب شماره بیت
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7

1 شد مه عید از شفق چون جام زر باز آشکار یعنی از آب شفق گون جام زر خالی مدار

2 چرخ با قد نگون سالی کشد دامن به خون تا شبی آرد چنین فرخنده ماهی در کنار

3 تخم عشرت ز آب می روید به خاک میکده ای که داری دسترس تخمی درین مزرع بکار

4 تشنه لب مردیم ساقی جرعه ای بر ما فشان خشک شد کشت ای سحاب لطف بارانی ببار

5 شیشه صاف ار نباشد گو سفال دردباش رند درد آشام را با این تکلف ها چه کار

6 حال ما در بزم رندان از می و شاهد خوش است محتسب بهر خدا ما را به حال ما گذار

7 سر فرو بردن به دلق زهد جامی تا به کی عید شد پای خمی گیر و به عشرت سربرآر

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر شد مه عید از شفق چون جام زر باز آشکار

شاعر شعر شد مه عید از شفق چون جام زر باز آشکار چه کسی است ؟

شاعر شعر شد مه عید از شفق چون جام زر باز آشکار جامی می باشد.

شعر شد مه عید از شفق چون جام زر باز آشکار در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر شد مه عید از شفق چون جام زر باز آشکار چیست ؟

قالب شعر شد مه عید از شفق چون جام زر باز آشکار غزل است

مضمون اصلی شعر شد مه عید از شفق چون جام زر باز آشکار چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.