بی‌روی تو شد تیره از امیرعلیشیر نوایی غزل 15

امیرعلیشیر نوایی

آثار امیرعلیشیر نوایی

امیرعلیشیر نوایی

بی‌روی تو شد تیره از اشک مرا شب‌ها

1 بی‌روی تو شد تیره از اشک مرا شب‌ها روشن نشود شب‌ها بی‌ماه ز کوکب‌ها

2 از تیرگی هجرت شد روز و شبم یکسان کز شب سیهم روز است وز روز سیه شب‌ها

3 عشاق که از هجرت کردند تهی قالب باز از لب جان‌بخشت جان رفت به قالب‌ها

4 بی‌قدر تو در بستان هر شاخ که پربرگ است ماری‌ست مرا کز وی آویخته عقرب‌ها

5 یک قطره می ای ساقی بس کرد میم لیکن زان می که ترا گردد آلوده به آن لب‌ها

6 من مست شراب ای دل زهاد و غم کوثر دوری بودم زیشان از دوری مشرب‌ها

7 در دیر مغان فانی یک جام خورد اکنون یک جام دگر خواهد با ناله یارب‌ها

عکس نوشته
کامنت
comment