شد خزان و در چمن رنگ دگر از سلیم تهرانی غزل 110

سلیم تهرانی

آثار سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

شد خزان و در چمن رنگ دگر افلاک ریخت

1 شد خزان و در چمن رنگ دگر افلاک ریخت برگ جمعیت فراهم کن که برگ تاک ریخت

2 بر مشامم بوی او هرگاه آمد از نسیم همچو غنچه از گریبانم به دامن چاک ریخت

3 بر بساط این چمن تا همتم دامن فشاند هر گلی کز خون به دامن داشتم هم پاک ریخت

4 رشته همچون موج لرزد بر سر آب گهر بس که آب روی پاکان را جهان بر خاک ریخت

5 کیسه ی صد پاره ی گل، زر نمی دارد نگاه هر کجا داغی نهادم، بر دل صد چاک ریخت

6 مانده از آشفتگی دستم ز هر کاری سلیم خاک بر فرقم غبار این دل غمناک ریخت

عکس نوشته
کامنت
comment