- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ببانگ بربط و چنگ وچغانه و دف و نی اگر شراب ننوشی کجا خوری می و کی
2 نوای عشق زهر بند بند من برخاست چه حرف بود که نائی دمید دم درنی
3 هزار جان بدعا خواهم از خدا هر شب که تا نثار بپایت کنیم پی در پی
4 هزار معدن یاقوت پرورد بصدف گر از گلوی صراحی چکد بعمان می
5 اگر بساط نشاطت زعشق در دل هست چه غم اگر بجهان شد بساط عمرت طی
6 سحر بمیکده پیر مغان صلا در داد که هر که باده نخورد بمرد وای بوی
7 مخوان تو قصه زجمشید و کی شراب بیار چو هست جام جمت گو مباش ملکت کی
8 شرابخانه مهر علی ولی ازل که هردو کون بود بی وجود اولاشی
9 بریز باده تو ساقی بجام آشفته که هر که خورد زآب خضر بماند حی