فروغی بسطامی

فروغی بسطامی

فروغی بسطامی
فروغی بسطامی

مهره توان برد، مار اگر از فروغی بسطامی غزل 177

غزل 177 ام از 549 غزلیات

مهره توان برد، مار اگر بگذارد

1 مهره توان برد، مار اگر بگذارد غنچه توان چید، خار اگر بگذارد

2 با همه حسرت خوشم به گوشهٔ چشمی چشم بد روزگار اگر بگذارد

3 کام توان یافتن ز نرگس مستش یک نفسم هوشیار اگر بگذارد

4 سر خوشم از دور جام و گردش ساقی گردش لیل و نهار اگر بگذارد

5 فصل گل از باده توبه داده مرا شیخ غیرت باد بهار اگر بگذارد

6 بوسه توان زد بر آن دهان شکرخند گریهٔ بی‌اختیار اگر بگذارد

7 پرده توانم کشید از آن رخ زیبا کشمکش پرده‌دار اگر بگذارد

8 بر سر آنم که در کمند نیفتم بازوی آن شهسوار اگر بگذارد

9 وانگذارم به هیچ کس دل خود را غمزه آن دل شکار اگر بگذارد

10 دست نیابد کسی به خاطر جمعم زلف پریشان یار اگر بگذارد

11 هیچ نگردم به گرد عشق فروغی جلوهٔ حسن نگار اگر بگذارد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر مهره توان برد، مار اگر بگذارد

شاعر شعر مهره توان برد، مار اگر بگذارد چه کسی است ؟

شاعر شعر مهره توان برد، مار اگر بگذارد فروغی بسطامی می باشد.

شعر مهره توان برد، مار اگر بگذارد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر مهره توان برد، مار اگر بگذارد چیست ؟

قالب شعر مهره توان برد، مار اگر بگذارد غزل است

مضمون اصلی شعر مهره توان برد، مار اگر بگذارد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر