- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خود شود شیطان چه شیطان ای امان گشته شیطان طفل ابجدخوان آن
2 فخر از شاگردیش شیطان کند مشکل شیطان همه آسان کند
3 همچو آن هیزم که شد از قرب نار آتش سوزنده با دود و شرار
4 روح همچون گشت با شیطان قرین می شود انجام شیطان لعین
5 هم بود خود مصدر کفر و نفاق هر فسادی را هم از وی اشتقاق
6 نیست شیطان را به او کاری دگر خود بود شیطان و از شیطان بتر
7 او بعصیان گر چه شیطان درکمند در فساد او گرچه اهریمن به بند
8 دیو دست از امرونهیش بازداشت هم فساد کار او با او گذاشت
9 چون ورا اماره ی مکاره دید جان او از امر و نهیش آرمید
10 با خبر باش ای رفیق هوشیار تا نیابد دست دشمن در حصار
11 هان و هان زین خادمان غافل مباش غافل از این هادمان دل مباش