1 بگاه فقر توانگر نما-ز همت باش که گر چه هیچ نداری بزرگ دارندت
2 نه آنکه با همه هستی شوی خسیس مزاج شوی اگر تو چو قارون گدا شمارندت
1 ایدل گرت شناختن راه حق هواست خود را بدان که عارف خود عارف خداست
2 غم ره مده بخویشتن ار وقت خوش نماند زیرا که وقت فوت شد اما خوشی بجاست
1 دوش رفتم از ره فکرت بر این نیلی حصار دیدمش فیروزه گون صرحی زمرد زرنگار
2 منزل اول به پیشم چست پیکی باز جست آنچنان کش بادگاه سیر بشکافد غبار