1 باشد از روی قدرت و امکان کردن و ترک فعلها یکسان
2 نیست در علم و قدرتش دوری جمله یکسان ز روی مقدوری
3 اگر او را مخصّصی باید بود از عجز و کی ورا شاید
4 مالک الملک صانع جبّار نبود جز که فاعل مختار
1 کدامین نقطه را نطق است «اناالحق» چه گویی هرزه بود آن یا محقق
1 مکن بر نعمت حق ناسپاسی که تو حق را به نور حق شناسی
2 جز او معروف و عارف نیست دریاب ولیکن خاک مییابد ز خور تاب
1 هر آن چیزی که در عالم عیان است چو عکسی ز آفتاب آن جهان است
2 جهان چون زلف و خط و خال و ابروست که هر چیزی به جای خویش نیکوست
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به