1 آگاه بزی ای دل و آگاه بمیر چون طالب منزلی تو در راه بمیر
2 عشقست بسان زندگانی ور نه زینسان که تویی خواه بزی خواه بمیر
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 ای شیر سرافراز زبردست خدا ای تیر شهاب ثاقب شست خدا
2 آزادم کن ز دست این بیدستان دست من و دامن تو ای دست خدا
1 از کفر سر زلف وی ایمان میریخت وز نوش لبش چشمهٔ حیوان میریخت
2 چون کبک خرامنده بصد رعنایی میرفت و ز خاک قدمش جان میریخت
1 آلودهٔ دنیا جگرش ریش ترست آسودهترست هر که درویش ترست
2 هر خر که برو زنگی و زنجیری هست چون به نگری بار برو بیش ترست
1 ای دلبر ما مباش بی دل بر ما یک دلبر ما به که دو صد دل بر ما
2 نه دل بر ما نه دلبر اندر بر ما یا دل بر ما فرست یا دلبر ما
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به