1 در چشم سپهر سرمه شرم شود با آهو و گور و دد به آزرم شود
2 دوزخ به مثل سرد و چنان گرم شود ممکن نه که سنگین دل تو نرم شود
1 ای گاه عتاب خوی بدساز تو خوش هنگام فریب عشوه و ناز تو خوش
2 چون عارض گل روی دل افروز تو خوب چون نغمه بلبل دم و آواز تو خوش
1 حذرای عاقلان غافل وار حذر ای جاهلان غفلت کار
2 زین گذرگاه دیو نفس شکر زین بیابان غول روح شکار
1 خدای جز به توام کام دل روا مکناد به جز هوای تو با جانم آشنا مکناد
2 گرم رها کند از حلق بند جان شاید ز بند زلف تو حلق دلم رها مکناد