جویای تبریزی

جویای تبریزی

جویای تبریزی
جویای تبریزی

بی او ز خون ناب دماغی چو از جویای تبریزی غزل 844

غزل 844 ام از 1266 غزلیات

بی او ز خون ناب دماغی چو تر کنیم

1 بی او ز خون ناب دماغی چو تر کنیم دل را کباب اخگر لخت کنیم

2 چین الم به ابروی موج هوا فتد طومار شکوه ات گر از آه سحر کنیم

3 ساقی مروتی که من و دل ز خویشتن دستی به دست هم بدهیم و سفر کنیم

4 هر نشتری که آن مژه در دیده بشکند از دیده برگرفته بکار جگر کنیم

5 آن بلبلیم ما که به شوق تو غنچه وار رنگین میان بیضه ز خون بال و پر کنیم

6 دل را به یاد شوخی مژگان، شب فراق تا صبحگاه تکیه گه نیشتر کنیم

7 جویا مآل کردهٔ ما را زما مپرس تخمی نکشته ایم که فکر ثمر کنیم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بی او ز خون ناب دماغی چو تر کنیم

شاعر شعر بی او ز خون ناب دماغی چو تر کنیم چه کسی است ؟

شاعر شعر بی او ز خون ناب دماغی چو تر کنیم جویای تبریزی می باشد.

شعر بی او ز خون ناب دماغی چو تر کنیم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر بی او ز خون ناب دماغی چو تر کنیم چیست ؟

قالب شعر بی او ز خون ناب دماغی چو تر کنیم غزل است

مضمون اصلی شعر بی او ز خون ناب دماغی چو تر کنیم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر باحال, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر باحال, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر