جامی

جامی

جامی
جامی

بین زلیخا را که جان پر امید از جامی هفت اورنگ 41

هفت اورنگ 41 ام از 3391 سلامان و ابسال

بین زلیخا را که جان پر امید

1 بین زلیخا را که جان پر امید ساخت کاخی چون دل صوفی سفید

2 هیچ نقش و هیچ رنگی نی در او چون رخ آیینه زنگی نی در او

3 نقشبندی خواست آنگه چیره دست تا به هر جا صورت او نقش بست

4 هیچ جای از نقش او خالی نماند شادمان بنشست و یوسف را بخواند

5 پرده از رخسار زیبا برگرفت وز مراد خود حکایت در گرفت

6 یوسف از گفت و شنیدش رو که تافت صورت او دید رو هر سو که تافت

7 صورت او را چو پی در پی بدید آمدش میلی به وصل وی پدید

8 بر سر آن شد که کام او دهد شکر کامی به کام او نهد

9 لیک برهانی ز غیبش رو نمود عصمت یزدانیش دریافت زود

10 دست خویش از کام او ناکام داشت کامگاری را به هنگامش گذاشت

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بین زلیخا را که جان پر امید

شاعر شعر بین زلیخا را که جان پر امید چه کسی است ؟

شاعر شعر بین زلیخا را که جان پر امید جامی می باشد.

شعر بین زلیخا را که جان پر امید در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر بین زلیخا را که جان پر امید چیست ؟

قالب شعر بین زلیخا را که جان پر امید هفت اورنگ است

مضمون اصلی شعر بین زلیخا را که جان پر امید چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی است.