- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ماه بدر از روی خورشیدم حکایت میکند وین سخن در جان اهل دل سرایت میکند
2 گرچه میخواهد که ریزد چشم مستش خون دل زلفش از روی کرم چندین حمایت میکند
3 شهر دل معمور میدارد شه عشقش ولی لشکر شوقش خرابی در ولایت میکند
4 کی تواند محرم اسرار عشق او شدن ابلهی کو تکیه بر عقل و کفایت میکند
5 شکر ایام وصال گل چه داند بلبلی کز جفای خار نالش یا شکایت میکند
6 آنکه مست چشم خوبان نیست ای دل! مجرم است شحنه عشقش بدین معنی جنایت میکند
7 هست با حق در میان کعبه و دیر و کنشت چون نسیمی هر کرا فضلش هدایت میکند