بدا ما قد بدا فی الحبّ من از حزین لاهیجی غزل 936

حزین لاهیجی

آثار حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

بدا ما قد بدا فی الحبّ من بیداءِ اشواقی

1 بدا ما قد بدا فی الحبّ من بیداءِ اشواقی اَنل کأساً و اسکرلی، الا یا ایها السّاقی

2 سرت گردم، لب خشک به زهر آغشته ای دارم فانّ القلب ملسوعٌ و ماء الدّنِ تریاقی

3 محبت نامهٔ درد دلم را در بغل دارد نمی خوانی چرا محبوب من، مکتوب مشتاقی؟

4 نیم در عشقبازی، بی وفا، ای سست پیمانها بقیٰ ما قد مضی فی حبّکم، عهدی و میثاقی

5 حزین از دل به گوشم هر نفس فریاد می آید ینادی کلما فی الکون فان، والهوی باقی

عکس نوشته
کامنت
comment