-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بدا ما قد بدا فی الحبّ من بیداءِ اشواقی اَنل کأساً و اسکرلی، الا یا ایها السّاقی
2 سرت گردم، لب خشک به زهر آغشته ای دارم فانّ القلب ملسوعٌ و ماء الدّنِ تریاقی
3 محبت نامهٔ درد دلم را در بغل دارد نمی خوانی چرا محبوب من، مکتوب مشتاقی؟
4 نیم در عشقبازی، بی وفا، ای سست پیمانها بقیٰ ما قد مضی فی حبّکم، عهدی و میثاقی
5 حزین از دل به گوشم هر نفس فریاد می آید ینادی کلما فی الکون فان، والهوی باقی