1 بادا چو کمان قامت اعدای تو کوز پیچیده در او غم فراوان چون توز
2 بر دشمن ناقصت مضاعف بادا اندوه تو بر دلم ز مکر مهموز
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 این ز آب وخاک نیست که جانی مصور است چشم جهانیان به جمالش منور است
2 گر زان که نسبتش به عناصر همیکنند آبش مگر ز کوثر و خاکش ز عنبر است
1 چه می خورده است چشم نیمخوابش که او مست است وهشیاران خرابش
2 زهی بیداری بختم در آن شب که آید خواب تا بینم به خوابش
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به