ساقی بده ز خم صفا یک دو جام خاص از جامی غزل 511

ساقی بده ز خم صفا یک دو جام خاص

1 ساقی بده ز خم صفا یک دو جام خاص تا یابم از کدورت خود یک دو دم خلاص

2 باشد به قدر لطف سخنور سخن لطیف از گفته های عام مجو نکته های خاص

3 بر خصم جور پیشه مکن تیغ انتقام در کیش عشق عفو ز قاتل به از قصاص

4 لطف عمیم دوست مرا خاص خویش خواند ورنه مرا چه حد که زنم لاف اختصاص

5 طی کن به گام صبر و توکل طریق فقر خواص ازین معامله شد قدوه خواص

6 بر گوش شیخ نعره مستان بود گران لیت الزمان یفرغ فی اذنه الرصاص

7 جامی به قید حلقه آن زلف دل بنه اذ لاخلاص منه بحال و لامناص

عکس نوشته
کامنت
comment